اصطلاحات پر صدا مانند Margin Call و Stop Out باید برای هر کسی که با تجارت سر و کار دارد شناخته شود. هر فرد به روش خود آن را می شناسد: برخی به طور عملی با آنها آشنا شدند، به زور موقعیت های بازنده خود را بستند، برخی - از نظر تئوری، با مطالعه اصول تجارت.
اگر هنوز این اصطلاحات را نشنیده اید، شاید یک سخنرانی کوتاه شما را به خوبی در مورد عواقب تجارت غیرمنطقی و بیش از حد احساسی فکر کند.
Margin Call یک اعلان از طرف کارگزار شما است که در آن آنها باید سپرده امنیتی شما را دوباره پر کنند.
اگر پس از تماس مارجین، معاملهگر حساب وارث را واریز نکند و زیانها همچنان در حال افزایش باشند، پس از رسیدن قیمت به یک سطح معین، رویه Stop Out راهاندازی میشود. این بدان معنی است که کارگزار برخی یا همه موقعیت های باز حساب را می بندد. با این حال، Margin Call و Stop Out به اندازه اقدامات معامله گر که منجر به آنها می شود فاجعه آمیز نیستند.
یکی از این اقدامات ممکن است به عملیات تجاری غیرمفکر بر اساس هیچ استراتژی یا تاکتیکی، بدون مدیریت ریسک و پول مرتبط باشد. نمونه ای از این اقدامات می تواند معامله کل سرمایه هم در دوره های نوسان زیاد و هم در بازار آرام باشد. در چنین مواقعی، معامله گر بیشتر یک قمارباز است و به سود سریع امیدوار است.
با این حال، در بیشتر موارد، از دست دادن سپرده ناشی از برداشت طولانی مدت و تلاش های غیرمنطقی برای فرار از آن است. کاهش سرمایه اولیه به نوبه خود ناشی از انحراف از استراتژی معاملاتی (در صورت وجود) و افزایش حجم معاملات است.
کشش چیست؟
برداشت به معنای کاهش موجودی و حقوق صاحبان سهام در حساب معاملاتی است. به بیان ساده تر، کاهش سرمایه یک ضرر است. دراون ها می توانند دو نوع باشند: شناور و ثابت.
کشش شناور و ثابت
کاهش شناور، از دست دادن کل همه موقعیت های باز است. در اینجا، تأکید می کنیم که معاملاتی که در مورد آنها صحبت می کنیم هنوز باز هستند.
به عنوان مثال، معامله گر یک موقعیت را باز کرد، و سپس وضعیت بازار در مقابل پیش بینی ها شروع به توسعه کرد، بنابراین معامله ضرر کرد. این ضرر به منزله افت سرمایه شناور خواهد بود.
همچنین، چنین کاهشی شناور یا موقت نامیده می شود، زیرا یک یا دو روز بعد ممکن است وضعیت به سمت بهتر یا بدتر تغییر کند.
با این حال، به محض بسته شدن معامله، نزول از شناور به ثابت تبدیل می شود.
یک برداشت ثابت، به نوبه خود، ممکن است از انواع زیر باشد:
کاهش مطلق
برداشت مطلق بزرگترین ضرر در مقایسه با مبلغ اولیه در حساب معاملاتی است. برای محاسبه افت مطلق، باید حداقل مقداری را که منحنی بازده به دست می آورد از مجموع اولیه سپرده کسر کنیم.
مثال 1
مبلغ اولیه 10000 دلار است. در طول زمان معامله، مجموع هرگز کمتر از 7000 دلار نبوده است. بنابراین، ما 7000 دلار را از 10000 دلار کسر می کنیم و 3000 دلار دریافت می کنیم.
این مقدار کاهش مطلق فعلی در نظر گرفته خواهد شد. چرا به آن جاری می گوییم؟مسئله این است که مبلغ حساب ممکن است به زیر 7000 دلار کاهش یابد و برداشت مطلق تغییر خواهد کرد. به طور کلی، این مقدار نه برای معامله گر و نه برای سرمایه گذار که آمارهای مدیر را تجزیه و تحلیل می کند کاملاً آموزنده نیست.
حداکثر کاهش
حداکثر برداشت شاخصی است که به عنوان تفاوت بین حداکثر و حداقل فعلی سپرده محاسبه می شود. لازم به ذکر است که برای محاسبه نه حداقل مقدار سپرده در تاریخچه آن بلکه حداقل مقداری که سپرده پس از رسیدن به حداکثر به آن رسیده است را در نظر می گیریم.
مثال 2
سپرده اولیه 10000 دلار بود. سپس پس از یک سری معاملات بدشانس به 8000 دلار سقوط کرد. سپس به 15000 دلار افزایش یافت و سپس به 13000 دلار کاهش یافت.
در این حالت، حداکثر مبلغ سپرده 15000 دلار و حداقل مقدار پس از حداکثر مبلغ 13000 دلار بود. بنابراین حداکثر برداشت، تفاوت بین 15000 دلار و 13000 دلار یا 2000 دلار خواهد بود.
کاهش نسبی
کاهش نسبی به عنوان شاخص قبلی محاسبه می شود اما بر حسب درصد، نه به واحد پولی.
دلایل کاهش بودجه
من مدام تکرار می کنم که تجارت بد را می توان با انتخاب اشتباه استراتژی و عدم مدیریت ریسک و مدیریت پول توضیح داد. با این حال، حتی اگر معاملهگر تمام این عناصر تجارت را داشته باشد، ممکن است توسط روانشناسی و/یا نظم شخصیاش مورد خیانت قرار گیرد.
اشتباهات با افزایش حجم معاملات، خرید و فروش غیرمنطقی و آشفته، قفل کردن و استفاده از Martingale آشکار خواهد شد. البته، همه اینها ممکن است کارساز باشد، اما سیستماتیک نخواهد بود.
اگر به دفعات کاهش سرمایه دارید، باید به چیزی مانند این فکر کنید: "آیا من به روش درست معامله می کنم؟". منظورم این است که اگر سیستم معاملاتی شما با بازار هماهنگ باشد و مدیریت پول شما به شما کمک کند به سرعت از افت سرمایه فرار کنید و سود جمع آوری کنید، می توانید سود و زیان خود را برنامه ریزی کنید.
اگر حساب معاملاتی شما دچار افت شد، قبل از هر چیز، باید آن را بپذیرید. هر معاملهگری گاهی دچار ریزش میشود و حضور آن در حساب تقریباً طبیعی است، سؤال در اندازه آن است.
یک معامله گر باتجربه هرگز اجازه نمی دهد که کاهش سرمایه بیش از حد عمیق شود. برعکس، یک مبتدی می تواند به راحتی 40٪ یا حتی 70٪ از سپرده را از دست بدهد، و به معاملات از دست دادن پایبند باشد و معاملات جدید اضافه کند. اگر با این اصل که کاهش سرمایه طبیعی است مخالف هستید و شروع به اثبات خلاف آن در بازار می کنید، می توانید به سادگی مشکل را بدتر کنید و در پایان کل سرمایه خود را از دست بدهید.
به یک معامله گر مبتدی، توصیه می کنم تصمیم بگیرد که چه مبلغی برای آنها عادی است و چه چیزی نیست. این تصمیم، بدون شک، ذهنی خواهد بود. برای برخی افراد، ضرر اگر از 10% تجاوز نکند طبیعی خواهد بود، در حالی که برخی دیگر به راحتی می توانند با ضرر 50% کنار بیایند.
سطوح زیر را مشخص می کنم:
- تا 15٪ - کاهش طبیعی.
- 16٪ - 30٪ - هنوز وحشت زده نشده است، اما زمان کاهش خطرات و شدت معاملات فرا رسیده است. وضعیت و پویایی بازار و همچنین وضعیت ابزار معاملاتی شما باید مورد بازنگری قرار گیرد.
- 31٪ - 60٪ - پایان نزدیک است. اگر کاهش بیش از 30 درصد است، باید معامله را متوقف کنید و مکث کنید، سپس با استراتژی تجدید نظر شده خود بازگردید.
باید به شما یادآوری کنم که این اعداد فقط برای شفافیت در اینجا آمده است. آنها ممکن است مطابق با خلق و خوی معامله گر و سبک معاملاتی آنها تغییر کنند. با این حال، به نظر من، از دست دادن 50٪ از سپرده و بیشتر غیر قابل قبول است.
زمانی که سطح "راحت" کاهش سرمایه مشخص شد، زمان آن فرا رسیده است که معاملات خود را تجزیه و تحلیل کنید. در این مورد، بیانیه حساب یا دفترچه خاطرات معامله گر شما (اگر همه معاملات را پیگیری کنید) ممکن است کمک خوبی باشد. پس از تجزیه و تحلیل معاملات، متوجه خواهیم شد که آیا سری معاملات زیانده با استراتژی شما مطابقت دارد یا نه، سیستماتیک بوده است یا نه، آیا شما از محدودیت های ریسک و حجم خود فراتر رفته اید.
بر اساس تجربه خودم و دیگران، می توانم بگویم که 8 معامله از 10 معامله زیانده را می توان با فقدان (یا نقض) یک استراتژی معاملاتی و/یا روش های مدیریت پول و همچنین با فراتر رفتن از محدودیت های ریسک توضیح داد.
چگونه از عقب نشینی فرار کنیم؟
بنابراین ، ما اکنون به بخشی نزدیک شده ایم که دلیل آن برای خواندن این مطلب است. باز هم ، تغییر حساب یک وضعیت طبیعی است که به سختی از آن جلوگیری می کنید. با این حال ، همیشه می تواند بهینه شود ، و تأثیر آن بر روی حساب - به حداقل می رسد. انجام این کار بسیار آسان است: شما باید از قوانین پول و مدیریت ریسک و استراتژی خود پیروی کنید. برای اکثر مردم ، سخنان من بی نظیر به نظر می رسد. این امر به این دلیل است که همه خوانندگان یک برنامه مالی دقیق ، یک استراتژی معاملاتی ، سیستم های مدیریت ریسک و پول ندارند. بنابراین ، اولین قدم خارج از سقوط ، اضافه کردن موارد ذکر شده به تجارت شما خواهد بود.
با این حال ، اگر این حساب در یک عقب نشینی و یک موضوع کاملاً جدی باشد ، چه کاری انجام می دهیم؟
یک قانون وجود دارد: هرچه عمیق تر از آن باشد ، بیشتر طول می کشد تا از آن خارج شوید. اگر معامله گر در 2-3 معاملات 50 ٪ از سپرده ها را از دست بدهد ، بعید است که آنها سرمایه را در مدت زمان به همان اندازه بازگردانند.
در اینترنت ، می توانید اطلاعات زیادی را برای پیشخوان ، قفل و استفاده از Martingale پیدا کنید. با این حال ، طرفداران این روش ها نیز وجود دارند. من نمی خواهم استدلال را شروع کنم ، می گویم که هر دو میانگین و قفل ممکن است در صورت دانستن ترفندها ، معامله گر را خوب انجام دهند.
تفاوت های اصلی فرار از یک سقوط
تصور کنید که معامله گر تجارت را برای خرید باز کرده اما قیمت آن کاهش یافته است ، بنابراین تجارت از دست می رود. برای جبران خسارت ، معامله گر تجارت دیگری را با حجم قطعه دو برابر می کند. اما افسوس ، تجارت دوم نیز از دست می رود. در چنین شرایطی ، بسیاری از مبتدیان شروع به وحشت می کنند و برای کمک به معامله گران باتجربه روی می آورند ، بنابراین وقت خود را از دست می دهند و افزایش را افزایش می دهند.
در اینجا ، معامله گر باید برخی از معاملات قفل را باز کند تا رشد ضرر را محدود کند. قفل به آنها مدتی برای تجزیه و تحلیل ، آرام کردن و کار کردن تاکتیک های جبران خسارت ها می دهد. با این حال ، یک قفل نه یک پاناسه است و نه یک گریل. این فقط به معامله گر فرصت می دهد تا وضعیت بازار را تجدید نظر کند ، محدودیت را محدود کند و تاکتیک ها را تغییر دهد. علاوه بر این ، آیا این کاهش از 15 ٪ بزرگتر است ، قفل کردن ممکن است در صورت باقیمانده معاملات غیر سیستماتیک ، به معامله گر امیدوار شود.
مثال 3
بگذارید تصور کنیم که ما در حال تجارت جفت EUR/USD هستیم ، اندازه سپرده 3000 دلار است. ما برای خرید معاملات که از دست می رفت باز شدیم. هر دو اندازه 0. 3 قطعه بودند ، ضرر در پرونده اول 300 دلار بود ، در حالی که در مورد دوم 150 دلار بود. بنابراین ، ما 2550 دلار برای تجارت بیشتر باقی مانده است.
در این شرایط ، ما می توانیم 2 معاملات قفل را با همان حجم مانند قبل یا 1 تجارت با اندازه 0. 6 قطعه افتتاح کنیم. اگر ما فقط معاملات ضرر را ببندیم ، کاهش 450 دلار خواهد بود ، با این حال ، فشار روانشناختی به ما اجازه نمی دهد این کار را انجام دهیم. یک دلال بی تجربه برای کمک به یک تجربه با تجربه تر تبدیل می شود. مورد دوم توصیه می کند که ضرر شناور را ببندید و اندازه حساب را با یک سری معاملات بعداً بازیابی کنید. با این حال ، آنها ممکن است تجارت موازی با حجم کوچکتر را توصیه کنند.
اگر قبل از این نتایج مثبت داشته باشد یا بر اساس برخی از رویکردهای جدید بر اساس سیستم معاملات اولیه باشد ، سری جدیدی از معاملات بر اساس سیستم معاملاتی اولیه خواهد بود. با این حال ، این کار با حجم های کوچکتر انجام می شود ، مثلاً 0. 1 قطعه و سطح هدف سودآوری فروتنانه خواهد بود: نه 100 بلکه مثلاً 30 امتیاز. بنابراین ، اگر ما 0. 1 قطعه تجارت کنیم و در هر تجارت 30 امتیاز کسب کنیم ، به 15 معاملات سودآور نیاز خواهیم داشت تا از دست دادن 450 دلار بپردازیم. البته در این حالت ، ما به زمان بیشتری از آنچه انتظار داشتیم نیاز خواهیم داشت اما اگر بتوانیم حساب را بازیابی کنیم ، این چندان مهم نیست.
روش Martingale نشان می دهد که تجارت مضاعف در جهت مخالف افتتاح می شود. در مثال بالا ، ما باید ضرر 300 دلار را قفل کرده و یک تجارت با اندازه 0. 6 را با هدف سود 100 امتیاز باز کنیم. اگر همه چیز به راحتی پیش برود ، سود ما 600 دلار خواهد بود و پس از کسر ضرر قبلی ، ما 300 دلار سود خالص دریافت می کنیم.
همانطور که ممکن است توجه داشته باشید ، قفل کردن به شما فرصت می دهد تا تصمیمات خود را تجدید نظر کنید در حالی که روش Martingale به جبران خسارات تهاجمی کمک می کند. با این حال ، باید به خاطر داشته باشید که خطر از دست دادن حتی بیشتر افزایش می یابد.
این وظیفه شماست که تصمیم بگیرید که آیا جبران خسارت ارزش خطر را دارد یا خیر.
خلاصه
اگر اجازه ندهید بیش از حد عمیق تر شود ، یک چیز ناخوشایند است اما اگر اجازه ندهید بیش از حد عمیق تر شود ، درست خواهید بود.
اگر قبلاً در حال کاهش هستید ، باید موارد زیر را انجام دهید:
- اگر از یک استراتژی قابل اعتماد استفاده می کنید که بارها سود را به دست آورده است ، باید به سادگی ضررها را قفل کرده و با همان استراتژی اما با یک سیستم مدیریت خفیف تر ، تجارت را ادامه دهید.
- اگر به اثربخشی استراتژی خود شک دارید ، ضررها را قفل کرده و به جستجوی جدید بپردازید.
تا زمانی که هیچ راه مشخصی برای فرار از پیشروی وجود ندارد ، فقط باید به تجارت بروید. شما باید نقاط ضعف استراتژی خود را پیدا کنید و سعی کنید آنها را برطرف کنید. تجدید نظر در قوانین ریسک و مدیریت پول نیز کارآمد خواهد بود.
نظم و انضباط داشته باشید ، مطابق با قوانین مدیریت پول ، تجارت به طور منظم و پیش بینی ها به مشکلی تبدیل نشود.
مواد توسط
DMITRIY GURKOVSKIY
وی قبلاً رئیس آزمایشگاه تجزیه و تحلیل فنی و اساسی بازارهای مالی در موسسه تحقیقاتی تجزیه و تحلیل سیستم کاربردی بود. اکنون به عنوان رئیس بخش تحلیلی Roboforex فعالیت می کند و تجزیه و تحلیل روزانه فیبوناچی را برای مشتریان این شرکت ارائه می دهد.